تاریخ انتشار : یکشنبه 21 اسفند 1401 - 12:06
کد خبر : 17661

محمد خواجویی کارشناس مسائل خاورمیانه

چین، سعودی و گام‌های عملگرایانه در بازگشایی روابط تهران-ریاض

چین، سعودی و گام‌های عملگرایانه در بازگشایی روابط تهران-ریاض
توافق ایران و عربستان در پکن به این معنا است که ریاض از آن رویکرد حداکثری خود فاصله گرفته و ترجیح داد در شرایط کنونی، به همین موضوع احیای روابط دیپلماتیک رضایت دهد و مسائل و اختلاف‌های دیگر به آینده موکول شود.

توافق غیرمنتظره میان تهران و ریاض برای بازگشایی روابط دیپلماتیک که با میانجیگری چین جمعه گذشته (نوزدهم اسفندماه) از پکن اعلام شد، مهم‌ترین موضوع مورد توجه تحلیلگران و رسانه‌های در واپسین روزهای سال است؛ رخدادی که علاوه بر حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی، پیامدهایش را در اقتصاد به خصوص بازار ارز نشان می‌دهد.

 

اهمیت این رخداد باعث شد تا «محمد خواجویی» کارشناس مسائل خاورمیانه با پژوهش ایرنا گفت‌وگویی داشته باشد که شرح آن در ادامه آمده است:

 

روابط تهران و ریاض به عنوان دو کشور مهم و اثرگذار در روند معادلات منطقه‌ای، هفت سال قطع بوده است؛ بنابراین احیای روابط میان این دو بازیگر مهم خاورمیانه اهمیت بسیار زیادی دارد؛ به‌گونه‌ای که فقط چند ساعت بعد از اعلام توافق، کشورهای مهم منطقه، فرامنطقه‌ای و بسیاری از گروه‌ها و احزاب در کشورهای منطقه‌ موضع‌گیری کردند و این نشان می‌دهد که موضوع و توافق بسیار مهمی است.

 

مناسبات میان ایران و عربستان چه در دوره‌ای که روابط آنها متشنج بوده و چه زمانی که روابط به سمت تنش‌زدایی رفته، همیشه روی روند معادلات منطقه‌ای و وضعیت سیاسی – امنیتی کشورهای منطقه موثر بوده است.

 

موضوع اصلی این توافق بازگشایی سفارت و احیای مناسبات دیپلماتیک میان دو کشور است؛ بنابراین نباید تصور کرد این توافق به معنای رفع اختلاف‌های دو طرف در زمینه حل موضوع‌های منطقه‌ای از جمله یمن، لبنان و … باشد؛ به عبارتی نباید در مورد این توافق هم اغراق شود.

 

با این حال، احیای روابط دیپلماتیک فرصت و فضای مثبتی را ایجاد می‌کند که دو طرف به سمت حل اختلاف‌ها حرکت کنند. طبیعتاً در شرایطی که دو طرف حتی در پایین‌ترین سطح دیپلماتیک هم مناسباتی نداشتند، امیدی نمی‌رفت اختلاف‌هایشان را بتوانند حل و فصل و حتی در مورد آن گفت‌وگو کنند.

 

در حاضر حداقل دستاورد این توافق این است که مقام‌های دو کشور، رو در رو با هم درباره اختلاف‌ها گفت‌وگو کنند؛ اما نباید تصور کرد این روند در کوتاه‌مدت رخ دهد؛ به نظر می‌رسد این احتیاط و حرکت آرام آرام برای عبور از این شرایط در مناسبات ایران و عربستان ادامه پیدا خواهد کرد. در واقع، به نظر می‌رسد این توافق به معنای آن است که دو طرف به این نتیجه می‌رسند با حفظ کانال ارتباطی، تنش‌ها و اختلاف‌ها را به‌ نحوی مدیریت کنند.

 

 

در این زمینه باید به سابقه مذاکرات هم اشاره کرد که از دو سال پیش آغاز شده است. مدیریت این پرونده در دست شورای عالی امنیت ملی بوده و پنج دور مذاکره انجام شد. در این مسیر، مقام‌های دولت عراق نیز نقش مهمی ایفا کردند زیرا بغداد به‌گونه‌ای خود را آوردگاه رقابت‌های ایران و عربستان می‌دانست؛ بنابراین منفعت این کشور در این بود که اختلاف‌ها را کاهش دهد؛ این عامل انگیزشی مهمی بود که عراقی‌ها نقش‌آفرینی مهمی در این پرونده داشتند.

 

دلیل اینکه بعد از دور پنجم، گفت وگویی میان ایران و عربستان انجام نشد و بین آن وقفه ایجاد شد، این بود که طرف سعودی اصرار داشت موضوع‌های اختلافی دیگر مانند یمن، در مذاکرات با ایران مطرح و حل شود اما ایران با تاکید بر روند کمک به صلح در یمن معتقد بود در این زمینه باید با خود یمن مذاکره شود؛ بنابراین پافشاری سعودی‌ها روی این موضوع راه به جایی نبرد.

 

توافق ایران و عربستان در پکن به این معنا است که ریاض از آن رویکرد و خواسته‌های حداکثری خود فاصله گرفته و ترجیح داده در شرایط کنونی، به همین موضوع احیای روابط دیپلماتیک رضایت دهد و مسائل و اختلاف‌های دیگر به آینده موکول شود.

 

علاوه بر این باید گفت در یک سال اخیر شاهد برخی روندها در منطقه بودیم؛ برای نمونه بسیاری از کشورهای منطقه به سمت کاهش تنش رفتند. ما شاهد احیای روابط میان ترکیه و قطر با مصر، امارات و … و امارات با ایران و سوریه بودیم. این اتفاق‌ها، عربستان را بیش از پیش به سمت نوعی عمل‌گرایی سوق داد.

 

از سوی دیگر، توافق ایران و عربستان و اعلام این خبر از پکن، نشانه‌ای از ارتقای جایگاه سیاسی- امنیتی چین در منطقه در کنار جایگاه اقتصادی است. همزمان، عربستان به این نتیجه رسید که نباید ابتکارات و نقش‌آفرینی دیپلماتیک را به امارات و قطری‌ها واگذار کرد و کاهش تنش در شرایط کنونی می‌تواند موثر باشد تا ریاض نقش مهم منطقه‌ای خود را حفظ کند.

 

رهبران پکن هم نیز در راستای عملگرایی چینی در سال‌های اخیر توسعه روابط اقتصادی را با کشورهای منطقه‌ای در اولویت خود قرار داده‌اند. به همین دلیل هم‌زمان روابط نزدیکی با ایران و عربستان و حتی با اسرائیل دارد و این با رویکرد آمریکایی‌ها در منطقه متفاوت است. لازمه پروژه اقتصادی که چین در منطقه دارد، صلح و ثبات منطقه است؛ زیرا سرمایه به ثبات و امنیت نیاز دارد. وقتی کشوری همچون چین، با ایران و عربستان کار می‌کند به این می‌اندیشد که لازمه امنیتِ سرمایه‌گذاری‌، کاهش تنش میان این دو کشور است؛ در واقع اختلاف‌های این دو بازیگر مهم به ضرر پروژه کلان چین است.

 

به این ترتیب پروژه توسعه مناسبات اقتصادی چین با منطقه، این کشور را به سمت افزایش نقش‌آفرینی‌های سیاسی -امنیتی و دیپلماتیک برده و این شروع افزایش نقش پکن در منطقه خواهد بود؛ از این جهت ما شاهد پویایی یک بازیگر مهم در معادلات منطقه‌ای هستیم.

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات