تاریخ انتشار : دوشنبه 1 خرداد 1402 - 16:33
کد خبر : 18289

جولان لیبرالیستی

جولان لیبرالیستی
مناظره‌ها علاوه بر این که نام افرادی مانند غنی نژاد را بر زبان‌ انداخت باعث طرح این پرسش شد که لیبرالیسم چیست و چه می‌گوید؟ مخصوصا در زمانی که گفته می‌شود در این کشور لیبرالیست‌ها بانی وضعیت موجودند.

حدود یک ماه پیش بود که مناظره «موسی غنی نژاد» از اقتصاددان‌های منتسب به اردوگاه لیبرالیسم با «مسعود درخشان» استاد دانشگاه علامه طباطبایی که تئوریسین اقتصادی جبهه پایداری شناخته می‌شود، در فضای مجازی و رسانه‌ها به شدت پربازدید شد و مورد توجه قرار گرفت.

 

در ادامه و چند شب پیش، برنامه «شیوه» شبکه چهار صداوسیما، بار دیگر میزبان غنی نژاد بود و این اقتصادان مباحثه‌ای داغ با «علی علیزاده» سیاست‌پژوه (موسوم به بسیجی لندن‌نشین، علیز و …) داشت که از مناظره اول خبرسازتر شد و بسیاری از رسانه‌ها به آن پرداختند.

 

از دید برخی ناظران، این مناظره تقابل پوپولیسم با عقلانیت و از نگاه برخی رویارویی توهم‌گرایی و سطحی‌نگری با واقع‌گرایی بود.

 

در این میان، برای بسیاری این سوال مطرح شده که غنی نژاد مدیر مرکز تحقیقات دنیای اقتصاد کیست و چه پایگاه فکری دارد که مورد توجه میلیون‌ها نفر قرار گرفته است؟ بسیاری از خبرنگاران، غنی نژاد را به عنوان چهره‌ای می‌شناسند که سال‌ها متعهد به ستون‌نویسی و مصاحبه انحصاری با روزنامه «دنیای اقتصاد» بوده و در عوض تقاضا برای مصاحبه را از سوی خبرنگاران اقتصادی سایر رسانه‌ها را بی‌پاسخ می‌گذارد.

 

به گزارش ایران مامن، این مناظره‌ها علاوه بر این که نام افرادی مانند غنی نژاد را بر زبان‌ انداخت باعث طرح این پرسش شد که لیبرالیسم چیست و چه می‌گوید؟ مخصوصا در زمانی که گفته می‌شود در این کشور لیبرالیست‌ها بانی وضعیت موجودند.

 

بعد از صدور بیانیه ۵ اقتصاددان معروف ایرانی در مهرماه پارسال، خبرگزاری «تسنیم» مسعود نیلی، محمد طبیبیان، موسی غنی‌نژاد، محمدمهدی بهکیش و حسن درگاهی را متهم کرد که به دنبال دامن‌زدن به اعتراضاتند و نوشت: این بیانیه، زمانی صادر شده که هنوز این اعتراضات، اقتصادی نشده. شاید چنین بیانیه‌هایی، کدهایی باشد برای اقتصادی کردن اعتراضات و وارد کردن بخشی از مردم به ماجرای اعتراض با کد اقتصاد. کما اینکه در سال گذشته، کد ابرتورم محملی شد برای تلاش بر القای تورم‌های بالا بر کشور از ناحیه سیاست‌های اقتصادی که لیبرال‌های وطنی پیشنهاد می‌کردند.

 

 

لیبرالیسم چیست و چه می‌گوید؟

 

«آرمان ملی» در این باره می‌نویسد: لیبرالیسم در قالب یک مکتب سیاسی در اواخر قرن نوزدهم در مقابل پادشاهی استبدادی و در ادامه در قرن بیست به این سو مقابل مارکسیسم مطرح شد که طی قرن‌های اخیر موفقیت آن در غرب به اثبات رسیده است. لیبرالیسم بر فردگرایی، آزادی‌خواهی، عقلانیت، برابری‌طلبیِ حقوقی و سیاسی، مدارا، رضایت و قانون اساسی تاکید ویژه‌‌ای دارد.

 

مفهوم «حق» نیز از مفاهیم بنیادین لیبرالیسم است. از طرفی تاکید لیبرالیسم بر آزادی در واقع تاکید بر رهایی بوده است؛ رهایی افراد از سلطه اشرافیت فئودالی، اقتدار کلیسایی و استبداد پادشاهی که مانع از رشد، شکوفایی و پیشرفت می‌شده است. البته برخی از متفکران؛ لیبرالیسم را واجد سه ضلع اقتصادی و سیاسی و معرفتی می‌دانند که این سه وجه لیبرالیسم می‌کوشیدند موانع پیش روی سرمایه، حقوق سیاسی بشر و رشد معرفت را مرتفع سازند.

 

اما مفهوم لیبرالیسم اقتصادی که بسیار در خصوص آن صحبت می‌شود آزادی سرمایه و سرمایه‌داری را مدنظر قرار داده است. اقتصاد جوامع غربی نیز غالبا بر پایه لیبرالیسم بنا نهاده شده و بسیاری این نوع اقتصاد را به‌عنوان مدل اقتصادی موفق مطرح می‌کنند.

 

از زمانی لیبرالیسم گسترش یافت که طیف گسترده‌ای از رویکردهای آمریکایی را دربرگرفت مانند رونالد دورکین، ریچارد رورتی، جان رالز، فرانسیس فوکویاما، آمارتیا سن هندی و هرناندو دو سوتو اهل پرو.

 

اما نئولیبرالیسم اصطلاحی است که در توصیف آرای اقتصاددانان لیبرالی که تقریبا از اواسط قرن بیستم خواهان بازگشت به جهت‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌های لیبرالیسم کلاسیک در حوزه اقتصاد شدند مطرح شد. نئولیبرالیسم در واکنش به تجربۀ دولت رفاهی پدید آمد و نقش دولت به‌عنوان عامل رفرم و تنظیم اقتصادی را زیرسوال برد و بر مزایای نظام رقابت آزاد بازاری تاکید کرد.

 

نئولیبرال‌ها معتقدند بودند که کل نظام دولت رفاهی، اصل آزادی را در خطر قرار داده است. این ایدئولوژی مبتنی بر این باور است که سرمایه‌داریِ بازار بدون کنترل حکومتی از کارایی و رشد و رونق گسترده‌ای برخوردار خواهد شد. حال با نوعی خوانش از لیبرالیسم و نئولیبرالیسم و برآیندی که از شرایط اقتصادی و عملکرد دولت‌ها به‌دست آمده بهتر می‌توان به درستی یا غلط بودن این ادعا که برخی اقتصاد ایران را متاثر از این دو مکتب سیاسی می‌دانند پرداخت.

 

دیدگاه غنی‌نژاد

 

نگاهی به آرا و نظرات موسی غنی‌نژاد، استاد دانشگاه و اقتصاددان لیبرال در دو مناظره قبلی تفوق و برتری وی در مقابل نفرات مقابل چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ منطق و استدلال به رخ می‌کشد و هر کسی با دیدن این دو مناظره به‌ویژه مناظره غنی‌نژاد با علی علیزاده به این باور می‌رسد که کدام دیدگاه بر پایه امر واقع است.

 

 

جایی که غنی‌نژاد در مناظره با درخشان خطاب به وی که اقتصاد ایران را متاثر از لیبرالیسم می‌داند می‌گوید: «بسیاری از سرمایه‌داران که سرمایه آنها بزرگ می‌شود مخالف اقتصاد رقابتی می‌شوند و به‌دنبال انحصار هستند، بر خلاف تصور شما، من با هر نوع سرمایه‌داری موافق نیستم. نظام اقتصادی ایران اتفاقا سرمایه‌داری هست، اما از نوع سرمایه‌داری دولتی و رفاقتی است. بنده با سرمایه‌داری رقابتی موافق هستم. برای مثال صنعت خودرو در ایران از نوع سرمایه‌داری سیاسی است که نوع سرمایه‌داری با اصول لیبرالیسم همخوانی ندارد. لیبرالیسم یعنی حاکمیت قانون.»

 

اما شاید نقطه عطف دیدگاه‌های غنی‌نژاد را در مناظره دوم ببینیم. درست در زمانی که علیزاده اقتصاد ایران را متاثر از نئولیبرالیسم می‌بیند و وقتی غنی‌نژاد از وی در خصوص چیستی این مکتب می‌پرسد در پاسخ می‌گوید: نئولیبرالیسم یعنی آن چیزی که هایک می‌گوید. هایک می‌گوید دو نوع آزادی داریم. آزادی‌‌های مثبت و منفی. اینجا غنی‌نژاد با یک گزاره علمی تمام آورده‌های علیزاده را کنار می‌زند. جایی‌که می‌گوید: هایک چنین حرفی نزده و آزادی مثبت و منفی حرف آیزایا برلین است. لیبرالیسم در ایران شوخی‌ است. چطور می‌گویید لیبرالیسم ایران را بدبخت کرده؟ ما بخش خصوصی نداریم و خصولتی داریم. من طرفدار خصوصی‌سازی بودم. در نهایت نیز در پاسخ به علیزاده که می‌گوید ایران را قبول نداری؟ می‌گوید: من ایران را قبول ندارم که با تمام مرارت‌ها در ایران زندگی می‌کنم یا شمایی که رفتید انگلستان؟ مردم به سخنان شما می‌خندند. مردم نیاز به آزادی دارند. آزادی در اقتصاد، آزادی در سیاست، آزادی در فرهنگ. ما در کشور اقتصاد دستوری و سرمایه‌داری رفاقتی و… داریم چیزی که نداریم اقتصاد بازار است.

 

غنی‌نژاد خطاب به علیزاده که گفت؛ سرمایه‌دار ولنگار در ایران می‌خورد و می‌چاپد و پول را به کانادا می‌برد، اظهارکرد: آقای علیزاده آدرس غلط ندهید. کسی‌که کانادا رفت سرمایه‌دار نبود، رانت‌خوار بود و رئیس بانکی بود که ۶ ماه قبل از آن جایزه مدیر ارزشی را گرفت و بعد پول‌های بانک ملی را به کانادا برد. ۹۹ درصد اختلاس در مملکت ما کار مدیران دولتی است. بیشتر اختلاس‌گران، مدیران دولتی‌اند.

 

موسی غنی‌نژاد (متولد ۱۳۳۰ در اهر) اقتصاددان، حسابدار و نویسنده ایرانی‌ است. او عضو بازنشسته هیئت علمی دانشگاه صنعت نفت و استاد مدعو دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف است..

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات