تاریخ انتشار : سه شنبه 9 آبان 1402 - 12:44
کد خبر : 19508

دکتر کوثر شیخ نجدی

ما معلم‌ها پیامبر نیستیم!

ما معلم‌ها پیامبر نیستیم!
حتی انبیاء هم با معجزات و رسالاتی که داشتند نتوانستند گوسفندها را به آدم تبدیل کنند، ما که نه معجزه توی آستین داریم، نه اجازه‌ی کتاب نوشتن و حرف زدن

در کشورهای توسعه‌یافته معلمی شغلی تراز اول به حساب می‌آید و بسیاری از جوانان آرزوی معلمی را دارند؛ شغلی با درآمد و جایگاه اجتماعی بسیار خوب که هر کسی صلاحیت احراز شرایط آن را ندارد.

 

واقعیت هم این است که هرکسی صلاحیت ندارد عهده‌دار وظیفه‌ی پرورش روح و روان انسان‌های جامعه بشود. باید علاوه بر رشته‌ی تخصصی‌اش، با روانشناسی، اخلاق، شعور، قانون و همه‌ی اصول تعلیم و تربیت آشنا باشد. این طور نیست که آدم‌ها همین که یقه‌هایشان را تنگ بستند و ادعای گرایش سیاسی-عقیدتی خاصی را داشتند بگویند بفرمایید معلم شوید. یا اینکه افراد چون کار بهتری پیدا نمی‌کنند، از سر استیصال بروند آزمون آموزش و پرورش بدهند تا بلکه یک آب باریکه‌ای داشته باشند.

 

مقایسه کنید با ایران! امسال حدود سیصد هزار معلم کم داشتیم، مهر تمام شد و بسیاری از کلاس‌ها بدون معلم ماندند‌ چون خیلی‌ از معلمان باسابقه و صلاحیت‌دار در یک‌سال اخیر درخواست بازنشستگی کرده‌اند.

 

یک دلیل بیاورید که معلم‌ها دلشان بخواهد در این سیستم بمانند و کار کنند. یا جوان‌ها شوق معلمی داشته باشند. حقوق خوبی می‌دهید؟ مزایا و رفاهیات دارند؟ احترام اجتماعی در انتظارشان است؟ بازنشستگی، بیمه و بهداشت معقولی ضمانت دوره‌ی سالمندی‌شان را می‌کند؟ حق دارند در مسائل بومی یا کشوری اعمال نظر کنند و سهمی در پیشرفت جامعه داشته باشند؟ مدیران و مسوولان شایسته‌ای امور اداری‌شان را سامان می‌دهند؟ یا اینکه مدام باید با بیسواد‌تر و کارنابلدتر از خودشان سر و کله بزنند؟ کلاس‌ها و کتاب‌های متناسب با پرورش کودک است؟ شیوه‌ی تدریس تحمیل نمی‌شود و دست‌شان برای خلاقیت و تحول باز است؟ فضای پرشور و پویایی برای تدریس وجود دارد؟ یا همه‌اش تبعیض و کمبود امکانات است؟ دل معلم به چه خوش بشود؟ اینکه بهترین شاگردهایش قرار است مهاجرت کنند؟ قربانی کودک‌همسری شوند؟ فقط یک دلیل بیاورید که یک انسان آزاده دلش بخواهد در این سیستم کار کند. یک چیزی که ته قلب آدم کمی امید بپاشد.

 

همراه با حرف‌های دهان پر کن، این جمله را تکرار کنید معلمی شغل انبیاء است و بعد نماینده‌ی مجلس‌، رئیس کمیسیون آموزش! وقیحانه بنشینید و آشغال بین دندانش را جلوی معلم‌ها پاک کند؛ احساس معلمین عوض می‌شود؟

 

تصویری از علیرضا منادی سفیدان رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در دیدار با گروهی از فرهنگیان

 

چه کسی صلاحیت اینگونه افراد را برای نمایندگی مجلس تایید می‌کند و صلاحیت یک معلم را به دلیل قرار دادن یک استوری اعتراضی رد می‌کند؟ حضرات دقت کرده‌اند که لیست ملاک‌هایشان مدام دارد آب می‌رود؟

 

حتی انبیاء هم با معجزات و رسالاتی که داشتند نتوانستند گوسفندها را به آدم تبدیل کنند، ما که نه معجزه توی آستین داریم، نه اجازه‌ی کتاب نوشتن و حرف زدن. واقعا توقع دارید انسانی چنین توسری خورده، که از پس هزینه‌ی اجازه خانه و دندانپزشکی‌اش برنمی‌آید نقش پیامبر را برایتان بازی کند؟

 

به اخبار همین یک ماه نگاهی بیاندازید:

– بازنشستگان فرهنگی که در دو سال گذشته بازنشسته شده‌اند، هنوز معوقات مزدی خود را دریافت نکرده‌اند.

– اخراج ۲۰ معلم جوان یک ماه بعد از پذیرفته شدن در آزمون استخدامی!

– چندین هزار کلاس درس بدون معلم مانده و بعضی زنان خانه‌دار به درخواست ریاست مدرسه، کار معلمی را برعهده گرفتند!

 

مملکت بیمار است و ما معلمین پیامبر نیستیم، یک تعداد انسان‌های عادی با مطالبات عادی هستیم که کاری بیش‌تر از بقیه از دستمان برنمی‌آید. و اگر مردم همین یک جمله را درک کنند، بار تکالیف خودشان را بر دوش معلم نمی‌اندازند، بلکه در کنار او به مطالبه‌‌ی آینده‌ی کودکان‌شان، آینده‌ی سرزمین‌شان گامی برخواهند داشت، تجدید نظری خواهند کرد.

 

* نوشتارهای ستون مداد مشکی صرفا دربردارنده نظرات نویسنده است و به واسطه تنوع آرا و دیدگاه‌ها انتشار می‌یابد

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 1
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

fuck جمعه , ۸ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۰

yandanxvurulmus.fXNLRL7Ud4Zk

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات