دکتر جواد حقگو
ترامپ در مواجهه با ایران یک جایزه «نوبل» میخواهد!
بعد از ترور نافرجام «دونالد ترامپ» که شنبه هفته گذشته (۱۳ ژوئیه-۲۳ تیرماه) رخ داد، فشارها بر «جو بایدن» برای کنارهگیری از رقابتها بشدت افزایش یافت و در روزهای گذشته رسانهها و منابع آمریکایی گمانهزنیهای گوناگونی را در زمینه اعلام انصراف بایدن از نامزدی حزب دموکرات منتشر ساختند.
در وضعیت کنونی برای بسیاری تقریبا مسجل شده است که ترامپ در راس حزب جمهوریخواه برنده انتخابات خواهد بود و حتی در صورت ورودش به عرصه انتخابات در تقابل با بایدن، ممکن است موقعیت دموکراتها در کنگره هم با خطر از دست رفتن کرسیهای متعدد تا حد زیادی تضعیف شود.
این در حالی است که با روی کار آمدن «مسعود پزشکیان» در ایران، امیدواریهای زیادی برای رسیدن به توافقی حداقلی با آمریکاییها به منظور رفع تحریمها به وجود آمده بود. در این شرایط، تحولات سیاسی ایالات متحده از اهمیت مضاعفی برای ایرانیها برخوردار شده است.
در این زمینه، دکتر «جواد حقگو» کارشناس روابط بینالملل و دانشیار دانشگاه تهران بر این باور است که روی کار آمدن ترامپ درهای مذاکره با واشنگتن را نخواهد بست زیرا ترامپ کنونی با نسخه قبلی وی تفاوتهای غیرقابل انکاری دارد.
به گفته حقگو سناریوهای گوناگونی درباره آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با ایالات متحده قابل طرح است. اکنون در آمریکا ترامپ بار دیگر به کاخ سفید نزدیک شده است و این یعنی با سیاست خارجی متفاوتی نسبت به دوره دموکراتها روبرو خواهیم شد.
البته در یک نگرش دقیقتر در مجموع سیاست خارجی ایالات متحده در قالب چند مکتب ویلسونیسم، جکسونیسم، ریگانیسم و همیلتونیسم قابل ردگیری است و هر کدام از این مکاتب تجویزهای خاص خود در حوزه سیاست خارجی را دارد.
بر اساس فهم این ادبیات نظری تا حد زیادی میتوان با یک نگرش علمی و روشمند درباره آینده سیاست خارجی ایالات متحده در قبال کشورهای جهان و به طور خاص ایران صحبت کرد. اکنون بسیاری از ادبیات تولید شده درباره آینده سیاست خارجی ایران مفروضش آن است ترامپ رئیسجمهور بعدی آمریکا خواهد بود اما به نظر میرسد برخی تحولات و وقوع برخی از رویدادها به ویژه «رویدادهای شگفتیساز» میتواند ورق را به نفع دموکراتها برگرداند. همان طور که میدانید شگفتیساز یک اصطلاح در بازی پوکر است و از همان جا وارد دانش آیندهپژوهی شده است.
در یک نگاه معمولی و عادی در حال حاضر ما دو سناریوی کلی درباره رقابتهای انتخاباتی ایالات متحده داریم؛ اول انتخاب و پیروزی جمهوریخواهان به رهبری ترامپ که تجویزهای خاص خود را میطلبد. دوم پیروزی دموکراتها که شواهد و قرائن موجود نشان میدهد بایدن نتوانسته چندان این احتمال را تقویت کند.
حتی با فرض جایگزینی فردی مانند خانم «کامالا هریس» باز هم به نظر میرسد او در رقابت با ترامپ شانس کمتری برای پیروزی داشته باشد. اما از سالها قبل همواره بحث ورود همسر اوباما یعنی خانم «میشل اوباما» به رقابتهای ریاست جمهوری آمریکا مطرح شده که البته هیچ وقت نهایی نشده است.
بسیاری از دموکراتها معتقدند در این دوره تنها شانسی که برای شکست ترامپ دارند، رو کردن این گزینه است که به واقع میتواند با ایجاد یک شوک جریانساز، روند رقابتها را به نفع دموکراتها تغییر دهد؛ فردی که جدا از شخصیت همسرش شخصیت خاص خود را داشته و بخش زیادی از آرای مربوط به مرددین را میتواند به سمت خود بکشاند. واقعیت میدانی امروز جامعه آمریکا حکایت از آن دارد که دموکراتها در صورت رو کردن برگی چون میشل اوباما شانس بیشتری برای ماندن در کاخ سفید خواهند داشت.
و اما در سناریوی پیروزی ترامپ، برخی گمان میکنند که ترامپِ امروز همان ترامپ چند سال قبل است و میتوان بر اساس همان الگوهای سابق درباره رفتارش و دولتی که بر سر کار خواهد آورد گمانهزنی کرد، اما معتقدم ترامپ با تغییرات قابلتوجهی به کاخ سفید باز خواهد گشت.
من در کتابی با عنوان «شخصیت شناسی ترامپ و سیاست خارجی آمریکا» از منظری روانشناسانه درباره او و نوع مواجههایی که با مجموعههای مختلف دولتی و غیردولتی آمریکا داشته و نهایتا در نتیجه این تعاملات سیاست خارجی آمریکا را در آن چهار سال به سمت و سوی خاصی برد، مفصل تحقیق کردم.
از مهمترین سازمانهای مورد بحث، سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده بودند که نقشی بسیار کلیدی در موضوعات مختلف مرتبط با سیاست خارجی آمریکا دارند.
در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، تضاد دولت وی با این سازمانها بسیار زیاد بود و به نظر میرسد که ترامپ با داشتن آن تجربه در صورت بازگشت کمتر وارد تضاد و منازعه با این مجموعه موثر و مهم بشود و با تجربهتر از قبل عمل کند. البته تغییرات احتمالی ترامپ به این میزان خلاصه نمیشود و شخصاً معتقدم طیف متنوعی از موضوعات را در بر خواهد گرفت.
با این حال، در مجموع ترامپ در مواجهه با ایران برخلاف تصور رایج مبنی بر اینکه هیچ راهی برای مذاکره نمیگذارد و مثلا جنگ راه خواهد انداخت یا نظایر این، معتقدم در صورت بازگشت به کاخ سفید او تلاش میکند تا با استفاده از ظرفیتهای مختلف در عین تداوم فشار حداکثری راه مذاکره را هم باز بگذارد.
اساسا با جکسونیستهایی مثل ترامپ -البته با تسامح- در برخی از موضوعات راحتتر میتوان مذاکره کرد. دلیلش هم آن است که آنها دوست دارند به طور بیواسطه وارد مذاکره شده و بیخود و بیجهت به بقیه (در اینجا اروپا، روسیه و چین) حق دلالی ندهند.
بر همین مبنا اتفاقا شاید از این جهت دولت چهاردهم با فرض بازگشت ترامپ شانس بیشتری برای توافق نسبت به دولت روحانی داشته باشد. فراموش نباید کرد که ترامپ یک آرزوی محقق نشده بسیار مهم دارد. او در صورت بازگشت تلاش میکند تا در آستانه ۸۰ سالگیاش آرزوی محقق نشده خود برای دستیابی به جایزه صلح نوبل را بالاخره محقق کند؛ اتفاقی که حتما یک مرحله بسیار مهم آن حل مناقشه هستهای با ایران به دست ترامپ خواهد بود.
ترامپ در این موضوع نسبت به اوباما به شدت احساس ضعف و کمبود دارد. اوباما در سال ۲۰۰۹ جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است. شاید برخی خیلی اهمیت این موضوع را قبول نداشته باشند منتها مختصات شخصیتی ترامپ دقیقا موید این موضوع است. برای تیپ شخصیتی خاص ترامپ آن هم در سن هشتاد سالگی هیچ چیزی جذابتر از دریافت جایزه صلح نوبل نخواهد بود.
در سناریوی دیگر انتخاب مجدد بایدن، کامالا هریس و یا میشل اوباما را خواهیم داشت که به نظر میرسد در صورت وقوع این رویداد هم با توجه به اینکه در ایران دولتی موافق حل و فصل مناقشه هستهای و تحریمها از کانال مذاکره انتخاب شده، احتمال حل مناقشه هستهای نسبت به قبل افزایش خواهد یافت.
البته در همین جا باید تاکید کنم که درباره خوبی یا بدی این موضوع هیچ بحث و ارزشگذاری نمیکنم و این در جای دیگر میتواند به طور دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد. با این حال شواهد و قرینهها حکایت از آن دارد که در صورت تحقق این سناریو حال چه با بایدن یا هریس و چه با خانم اوباما احتمال نهاییسازی توافق ایران با آمریکا بر سر اختلافات هستهای افزایش خواهد یافت.
البته این موضوع تا حد زیادی تابع تثبیت قدرت منطقهای ایران و نیز افزایش مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر در قیاس با قبلی است. نکته دیگری که در همه این سناریوها باید به آن اشاره کرد، لزوم توجه به تحولات مهم اروپا است؛ از روی کار آمدن حزب «کارگر» در انگلیس و افول «محافظهکاران» در این کشور تا افزایش احتمال قدرتیابی «راستهای افراطی» در فرانسه و همچنین در هلند که شرایطی با مختصات جدید ایجاد میکند.
با وجود تناقضات میان این رویدادها، برآیند کلی به سمتی پیش خواهد رفت که اختلافات هستهای ایران با غرب در دولت چهاردهم تعیین تکلیف شود. در همین جا باید اشاره کنم اینکه ما احتمال نهاییسازی توافق را مطرح میکنیم تابعی از متغیرهای مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی است که در جای دیگر نیاز به توضیح دقیق دارد.
با این حال، روی کار آمدن دولتی با اولویت مذاکره در ایران که به نظر میرسد به مانند دولت شهید رئیسی به دنبال برقراری نوعی توازن در سیاست خارجی خواهد بود، تثبیت قدرت و جایگاه منطقهای ایران به ویژه بعد از حمله نظامی به خاک اسرائیل و دست بالای روسها در نبرد اوکراین و نظایر آن، در پیوند با یکدیگر تجویزی واضح برای بازیگران اصلی سیستم بینالملل نگاشته است.
در این وضعیت قدرتهای بزرگ چه شرقی و چه غربی به این ادراک رسیدهاند که سیستم بینالملل بیش از این تاب افزایش دما در بحث هستهای ایران را ندارد چرا که احتمال جوشیدن و تشدید آنومی سیستمی وجود خواهد داشت؛ وضعیتی همراه با نوعی بیهنجاری در منطقه خاورمیانه که لااقل در دنیای اکنون نه مطلوب چین و روسیه است و نه مطلوب ایالات متحده و اروپا.
برچسب ها :آمریکا ، اروپا ، اسرائیل ، انتخابات 1403 ، ایران ، ایران مامن ، بایدن ، برجام ، بین الملل ، پزشکیان ، تحریم ، ترامپ ، تهران ، جکسونیست ، جمهوریخواه ، جهان ، چین ، دکتر جواد حقگو ، دلار ، دموكرات ، دیپلماسی ، رئیسی ، روحانی ، روسیه ، سیاست خارجی ، مذاکرات هسته ای ، میشل اوباما
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0