حسین محمدی پژوهشگر حوزه دانشگاه
سوداگری دلالان بر سر اعتبار دانشگاه تهران
اگر چه تا قبل از تاسیس دانشگاه تهران، مراکز علمی و آموزشی چون دارالفنون، مدرسه سپهسالار، دانشسرای عالی تربیت معلم و … مشغول به کار و تربیت نیروی انسانی ماهر برای جامعه بودهاند، اما نهاد دانشگاه در ایران همواره با تداعی نام «دانشگاه تهران» (دانشگاه در معنای عام) معنا مییابد.
دانشگاهی که همواره در صدر دانشگاههای کشور، منطقه و در برخی سالها در زمره برترینهای جهان هم بوده و استادان و فارغالتحصیلانش در جایگاههای بینالمللی مرزهای علم را جابهجا کرده و رشد و توسعه داخلی را هم موجب میشد، این روزها بر اثر بیتوجهی مدیرانش، حال و روز خوشی ندارد؛ دانشگاهی که روزگاری در عرصه علم برآمده از فرهنگ، با استادان درخشان اقدم دانشگاههای منطقه و بینالمللی بود، هماکنون در حالت احتضار قرار دارد و نه تنها برای درمانش تلاشی نمیشود، بلکه هر روز ضربهای مهلک بر سرش نواخته میشود.
اقدامات عجیب و مخرب رئیس دانشگاه تهران که دریافته دولتش مستعجل است، متاسفانه هر روز ضربهای بر پیکر دانشگاه بزرگ و گرانسنگ تهران وارد میآورد. متاسفانه یکی از جدیدترین دستهگلهای ایشان «اهدای مدیریت موسسه پرافتخار مطالعات و تحقیقات اجتماعی» به وزیر معزولی است که اگر رد صلاحیتش توسط شورای نگهبان نبود، با جمعآوری امضا سودای ریاست جمهوری در سر داشت؛ هم او که در دوره ساله وزارتش نفرت و نزاری پیکره هنرمندان و سینماگران و اهالی فرهنگ را برانگیخت و در آخرین ماههای وزارتش با هیجان تمام درپی دستیابی به میراث ریاست جمهوری شهید رئیسی بود. او که در سالهای قبل نحوه ورودش به دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران هم همواره زیر سوال بوده است، اینک در پی فتح میراث بزرگان علوم اجتماعی ایران یعنی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی است.
طرفه آن که این مسئولیت علمی با «لطف؟؟» رئیس فعلی دانشگاه تهران قرار است به او هدیه داده شود که اخراج بسیاری از استادان و دانشجویان این دانشگاه را در کارنامه کاری خود دارد. شوربختانه این بازی زننده با اعتبار دانشگاه و موسسه ریشهدار مطالعات و تحقیقات اجتماعی به عنوان بخشی از دانشکده علوم اجتماعی، در حالی رخ میدهد که بیش از ۶۰ نفر از استادان این دانشکده از نظر تخصصی مستعد و مهیای مدیریت این موسسه ریشهدارند.
اما عجیبتر آنجا است است که اساسا رشته تحصیلی این وزیر سابق «علوم سیاسی» است و ارتباطی به ماموریت موسسه تحقیقات اجتماعی ندارد. جالب اینکه این وزیر سابق در دوره وزارتش با اعمال نفوذ، خواهرش را هم به عضویت این دانشکده درآورده در حالی که اساسا گروه مزبور از نظر تعداد اعضای هیئت علمی اشباع بوده و چون دانشجوی کارشناسی هم ندارد، نیازی به عضو جدید نداشته است.
در این میان، انفعال و بیتعهدی رئیس فعلی دانشکده علوم اجتماعی که او هم پرونده درخشانی در اخراج و توهین به دانشجویان و استادان دانشکده دارد، شگفتانگیز است که چگونه در دفاع از کیان و حریم دانشکده تحت مسئولیت خود ناتوان و دارای عملکردی ناشایست است.
اکنون زمان مرثیهسرایی نیست، زمان تغییرات بزرگ هم نیست، اما زمان جلوگیری از تغییرات خانمانبرانداز در نهاد علم و به خصوص علوم اجتماعی و دانشگاه است. باید توجه داشت که دانشگاه و موسسات تحقیقاتی آن در دوران کنونی تنها یک نهاد مختص توسعه علم بدون اثرگذاری در جامعه نیست، عرصه دانشگاه و به ویژه حوزه علوم اجتماعی، ابعادی به طول تاریخ و پهنایی به وسعت جامعه دارد و بی تردید کوچکترین تغییر نابشایستی در آن، میتواند کلیت یک نظام اجتماعی را به مخاطره بیاندازد.
دانشجو و کارکنان دانشگاه، به سان فرزندان یک خانواده هستند که اگر در دوران طفولیت به درستی تربیت نشوند، تبعات آن طی سالهای بعد کلیت نظام خانواده را به خطر میاندازد.
دانشگاه یک نهاد اجتماعی با مسئولیت اجتماعی است، به همین میزان مدیریت آن هم مسئولیتی به وسعت جامعه دارد، پس در اختیار قرار دادن مدیریت هر نهاد علمی و دانشگاهی مدیریت یک بنگاه املاک نیست که در صورت بروز خطا با یک هزینه مادی آن را جبران کرد، چرا که جبران خطا در نهاد دانشگاه و موسسات علمی در بسیاری از موارد اگر نگوییم غیر ممکن، با هزینه های هنگفتی روبرو است.
برچسب ها :آموزش ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، دانشگاه تهران ، مسئولیت اجتماعی ، موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0