سیر تحول جامعه فیسبوکی به اجتماع اینستاگرامی
ایران مامن : ماجرای قتل رومینا دختربچه چهاردهساله تالشی آنقدر سر و صدا به پا کرد که رخدادهایی چون انتشار اشعارِ جنجالی از سوی «میم.ب» پدر یکی از کشتهشدگان اعتراضات آبانماهِ پارسال، در سایه آن قرار گرفت. چند روز پیش، آقای «میم.ب» در اشعاری که در صفحه مجازی خود انتشارداد سیلی از اعتراض عربزبانها را
ایران مامن : ماجرای قتل رومینا دختربچه چهاردهساله تالشی آنقدر سر و صدا به پا کرد که رخدادهایی چون انتشار اشعارِ جنجالی از سوی «میم.ب» پدر یکی از کشتهشدگان اعتراضات آبانماهِ پارسال، در سایه آن قرار گرفت.
چند روز پیش، آقای «میم.ب» در اشعاری که در صفحه مجازی خود انتشارداد سیلی از اعتراض عربزبانها را به راه انداخت که مدعی بودند این اشعار آنان را هدف توهین و تحقیر قرار داده است.
نگاهی به فرایند «میم.ب» شباهتهای زیادی را با داستان مصاحبهشونده روزهای کرونایی موسوم به «معتادا نیمیگیرن» نشان میدهد. از نگاه برخی هر دو احتمالا در ازای چیزی که از دست دادند به فکر افتادند تا حداقل از شهرت بادآورده استفاده کرده و به جمع تیکآبیدارهای اینستاگرامی بپیوندند.
تلاش و تقلا برای کسب شهرت در شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام موضوعی است که مخصوصا در روزهای اخیر بسیار درباره آن نوشتهشده است. یکی از آخرین نمونههای موفق هم «بابای آرات» بود که با اتکا به کامنت «لیونل مسی» پای تصاویر هنرنمایی پسرش، راه چنددهساله شهرت را یکشبه پیمود و با جار و جنجال و جدال مجازی با افرادی چون «علی کریمی» اسطوره پرسپولیسیها نگاههای بیشتری را به خود دوخت.
هر چند شهرت و کسب معروفیت و توجه همگانی فیذات جاذبههای زیادی داری و انگیزه مهمی در جامعه فالوئری ما است اما کسب درآمدهای هنگفت تبلیغاتی انگیزه و محرک پایدارتری به شمار میآید.
روزنامه «خراسان» بیستوچهارم اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «درآمد میلیاردی از کودک کار اینستاگرامی!» آورد: استفاده از کودکان برای پول درآوردن تنها مختص خانوادههایی با درآمد پایین نیست. برخی از خانوادهها با استفاده از ظرفیت حضور فرزندشان در شبکه های مجازی، ماهانه تا یک میلیارد تومان درآمد کسب می کنند. تعجب نکنید، بله یک میلیارد تومان در ماه!
یک هفته پیش از آن، گزارش «بی.بی.سی فارسی» درباره انگیزه و پشتپرده مجادله شاخهای اینستاگرامی بسیار خبرساز و پربازتاب شد. به گزارش این رسانه فارسیزبان بریتانیایی بالا بردن فالوئرهای اینستا تنها هدف این دعواهای زرگری نبوده و بیشتر محتوای صفحات این افراد به تبلیغات در خصوص سایتهای شرطبندی اختصاص داشته و هزینه تبلیغات در صفحات شاخهای مجازی نیز از طریق منابع خارجی تأمین میشود.
بخشی از اظهارات کارشناس بی.بی.سی بیش از همه جلبتوجه میکرد. به گفته این کارشناس شاخهای شاخص از یک کانون شرطبندی حقوق میگیرند که در راس آن فردی به اسم «مونتیگو» در اسپانیا سناریوی مجادلههایشان را مینویسد.
نگاهی به فرایند شاخ و شاخبازی در اینستاگرام نقش برجسته پول با تکیه بر نیاز مخاطبان شبکههای مجازی به سرگرمی، جاذبههای جنسی و … را عیان میسازد.
فرق دوران فیسبوکی با ایسنتاگرامی
با این حال، این وضعیت نشانههای زیادی از تغییر و تحولات سیاسی-اجتماعی را هم با خود دارد. اگر به تقلای آقای «میم.ب» برگردیم و آن را با رفتار خانواده قربانیان حوادث سال ۸۸ مقایسه کنید با نوعی کاریکاتوریزهشدن برخورد میکنیم.
حوادث سیاسی سال ۸۸ باعث شد تا خانواده برخی جوانان قربانی در حوادث آن سال مورد توجه ویژه رسانهها قرارگیرند؛ دورهای که شبکه اجتماعی غالب «فیسبوک» بود و از درآمدزایی و پولسازی دنبالکنندگان میلیونی هم خبری نبود.
یکی از ویژگیهای این فضا حضور گسترده طبقه متوسط بود که با توجه به وضعیت آن زمان، استفاده از فیسبوک را راهی برای ایجاد پیوندهای انسانی و ارتباطاتی و عبور از موانعی چون سانسور میدیدند.
هر چند فیسبوک از آسیبهای عمومی شبکههای مجازی برکنار نبود اما حداقلی از نسبت را با مفهوم «جامعه ارتباطی» و «رسانه اجتماعی» برقرار میکرد. اینک اما جامعه فالوئری نمودی آشکار از یک «اجتماع مجازی» به معنای تودهای ازهمگسیخته، پررقابت، نمایشپسند، عاری از عمق، ناهمساز با ویژگیهایی چون جدال شاخهایش را به نمایش میگذارد و در جنگلی سایبری قوانینی جذاب اما مضمحلکننده را بر اهالی جنگل حکمفرما میسازد.
برچسب ها :اینستاگرام ، سیدمحمد موسی کاظمی ، شبکه های اجتماعی ، فیسبوک
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0