آقا معلومه که خوبه فقط مهم اینه که کدوم دمکراسی و در کدوم کشور؟؟؟؟ اگر یکی از مهمترین کارکردهای دمکراسی یعنی آموزش عمومی محقق بشه چرا برابری رای نباید به برابر عمومی منتهی نشه؟ مگه در کشورهای اروپایی غیر اینه؟!
رای برابر خوب است یا بد؟
اظهارات اخیر «سیدحسن خمینی» درباره ضرورت رای برابر همه در جامعه، هرچند تکرار مکرراتی است که دموکراسیخواهان ایرانی دههها است بر زبان میآورند اما به همین بهانهی پرتکرار میتوان گریزی زد به اینکه آیا واقعا رای برابر به برابری میانجامد؟ به گفته سیدحسن باید بپذیریم ما برابر هستیم، اینکه بپذیریم همه ما یک اندازه
اظهارات اخیر «سیدحسن خمینی» درباره ضرورت رای برابر همه در جامعه، هرچند تکرار مکرراتی است که دموکراسیخواهان ایرانی دههها است بر زبان میآورند اما به همین بهانهی پرتکرار میتوان گریزی زد به اینکه آیا واقعا رای برابر به برابری میانجامد؟
به گفته سیدحسن باید بپذیریم ما برابر هستیم، اینکه بپذیریم همه ما یک اندازه رأی داریم. کسی از دیگری رأی بیشتری، چربتری یا درشتتری ندارد و حق همگان برابر است.
واقعیت اما این است که بسیاری از فلیسوفان سیاسی قدیم همچون افلاطون و ارسطو به دلایلی همچون همین برابری رای، سیستم دموکراسی را بدترین الگوی حکمرانی میدانستند.
در برابر انتقاداتی که مثلا عنوان میداشت برابری رای یک فیلسوف سیاسی با شهروندی بیاطلاع از خیر و شر عمومی چگونه میتواند ضامن ایجاد یک الگوی بهینه حکومتداری شود، پدران لیبرال دموکراسیهای غربی هم عملا سکوت کرده و دموکراسی با خصائصی مانند رای برابر افراد را نه مدل مطلوب بلکه بهترین جایگزین پادشاهیهای مطلقه یا اولگارشیهای فاسد میخواندند.
حتی برخی بانیان نامدار «قرارداد اجتماعی» بعنوان شالوده دموکراسیهای غربی مانند «ژاک ژاک روسو»، کارکرد واقعی دموکراسی را تنها در جوامع کوچک و در صورت اعمال مستقیم نظر شهروندان میسر دانستهاند.
و اما در ایران هم بسیاری از کسانی که نام آنها با دموکراسی گره خورده کاملا نسبی به عناصر سازنده مفهوم مردمسالاری نگریستهاند.
در گیر و دار انتخابات مجلس چهاردهم شورای ملی (سال ۱۳۲۲) بود که دکتر «محمد مصدق» شرط پذیرش نخستوزیری را اصلاح قانون انتخابات اعلام کرد که البته مورد پذیرش پهلوی تازهکار قرار نگرفت.
نکته جالب توجه اینکه مصدق به دنبال اصلاح قانون برای محدود کردن حق رای و گرفتن آن از تودههای روستایی و بیسوادان بود تا مانعی برابر رای آوری فئودالها و نیز رقبای تودهای پدید آید.
هوده سخن اینکه میتوان به راحتی با تردید به این گزاره نگریست که «رای برابر الزاما به برابری منتهی میشود» هر چند در سوی مقابل رد و انکار عناصر دموکراسی در ایجاد الگوی کارآمد حکمرانی و بهبود وضعیت عدالت اجتماعی هم میسر نیست.
برچسب ها :ارسطو ، افلاطون ، ایران مامن ، برابری ، دموکراسی ، ژان ژاک روسو ، سیاست ، سیدحسن خمینی ، عدالت ، عدالت اجتماعی ، قرارداد اجتماعی ، لیبرالیسم ، محمد مصدق ، محمد موسی کاظمی ، مردمسالاری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
خدا رحم کنه به ما همین
هوده چیه؟
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 4