تاریخ انتشار : دوشنبه 24 مرداد 1401 - 14:27
کد خبر : 15297

کوثر شیخ نجدی

روزنامه‌نگار «دوال‌باز»* را چطور شناسایی کنیم؟

روزنامه‌نگار «دوال‌باز»* را چطور شناسایی کنیم؟

شرایط اجتماعی به سمتی می‌رود که همه از آزادی سخن می‌گویند، اما نه از مفهوم آزادی خبری هست نه از ماهیتش. نویسنده و روزنامه‌نگاری که پیش خود آزاد نیست، اگر هزار سال هم بیاید و کلمه ببافد جز برده‌ای خُرد، چیزی نخواهد شد و کاری از پیش نخواهد برد.   این قسم اسرا دو دسته‌اند؛

شرایط اجتماعی به سمتی می‌رود که همه از آزادی سخن می‌گویند، اما نه از مفهوم آزادی خبری هست نه از ماهیتش. نویسنده و روزنامه‌نگاری که پیش خود آزاد نیست، اگر هزار سال هم بیاید و کلمه ببافد جز برده‌ای خُرد، چیزی نخواهد شد و کاری از پیش نخواهد برد.

 

این قسم اسرا دو دسته‌اند؛

دسته اول که البته برای جامعه کم خطرترند، روزنامه‌نگارانی هستند که از کلمات بهره می‌برند تا با تملق و چاپلوسیِ دستگاه قدرت، به نان و نوایی برسند. اما چرا خطری ندارند؟ چون تکلیف جامعه با این‌گونه افراد در هر سطح و ساحتی معلوم است.

 

اما دسته دوم که شرافتشان با علامت سوال‌های پرشماری روبرو است، فقط بلدند با مسائل روشنفکری ملاعبه کنند. این گروه، تمام فوت و فن حقه‌بازی و موذی‌گری را یاد گرفته‌اند. آنها بلد شده‌اند جوری تملق بگویند که به نظر برسد انتقاد می‌کنند. بلد‌ند جوری کلمات را دور هم بچیند، که با انتقادهای کلیشه‌ای سر مردم را کلاه بگذارند و حتی برای خود گروه تشویق‌کنندگانی بیابند که برای بی‌ارزش‌ترین افاضات هم کف بزنند و آن را فعالیتی سیاسی و مبارزه‌ای شجاعانه تلقی کنند.

 

آنها آموخته‌اند چگونه زیر پوست کلمات پنهان شوند که ژست آزادیخواهی و دموکراسی‌‌طلبی‌شان مردم را خفه کند و از دیگر سو حکومت را از تمام مسوولیت‌هایش تبرئه کرده و گناهان را به گردن موجودات نامعلومی بیاندازد، که هیچ‌وقت نمی‌شود یقه‌شان را گرفت.

 

 

«روش شناسایی»

شناسایی این‌گونه موجودات برای مخاطب عام کمی دشوار است. اما از آنجایی‌که بزرگترین خیانت را نه تنها به کلمات، بلکه به نهضت های اجتماعی، رشد فرهنگی و اخلاق و شرافت می‌کنند، باید بکوشیم که راه‌هایی برای شناسایی‌شان داشته باشیم.

 

  • این موجودات در بزنگاه‌های حساس اجتماعی ناپدید می‌شوند. درست در جایی که حق بزرگ و روشنی ناحق شده که می‌تواند منشا حرکات و تصمیمات بزرگ ملی شود، روزنامه نگار ناشریف ما ناپدید می‌شود. او یادداشتی نمی‌نویسد و موضع روشنی نمی‌گیرد. یا از آن بدتر یادداشت کاملا بی‌ربطی در مورد موضوعات قلابی و دست چندم می‌نویسد، که از فضای حقیقت اجتماعی زنده‌ی جامعه به دور باشد.

 

  • او همواره می‌کوشد پَرش به هیچ جایی نگیرد، تا مبادا موقعیت و محبوبیتش خدشه‌دار شود. لذا به دو پهلو نویسی روی می‌آورد و از آبشخور هر گروه و مسلکی جرعه‌ای می‌نوشد. او یا مواجب بگیر پنهان نظام سلطه است یا شهوت شهرت دارد و دلخوشی‌اش این که چون دلقک شب عید، در انواع رسانه و شبکه برقصد و چشم‌ها را به سمت خود برگرداند.

 

  • خصوصیت سومش این است که سانتی‌مانتال نویس است. او عواطف و احساسات مردم را با کلمات لطیفی که هرز می‌دهد، مرتبا به بازی می‌گیرد تا از اصل مطلب و مساله‌ی مورد مناقشه فرار کند. یا بهتر بگویم مردم را از آن فراری بدهد و آن را چنان به عقب براند که افکار عمومی، پرداختن به آن را مطالبه نکنند. همان‌طور که گفتم او نه تنها خائن به ملت است، بلکه خائن به کلمات است. کلماتی چون عشق، آزادی، وطن را سطحی و خالی از تکانه‌های موثر می‌کند. جوری که پوسته‌ی بی‌بو و خاصیتی از همه‌شان باقی بماند.

 

  • او زینت مجالس خر رنگ کن است و رد پایش را می‌شود در دم و دستگاه فرهنگ، در عکس با فلان کسک و فلان شاعر و نویسنده‌ی آزادیخواه، فلان سیاستمدار به اصطلاح روشنفکر و هر جا که مجالی برای دیده شدن هست پیدا کرد.

او را دست کم نگیرید.

 

* دهخدا : دوال باز. [ دَ ] (نف مرکب ) دوالک باز. شخصی که دوالی و حلقه و قلابی دارد به نوعی مردم را فریب می دهد و زر ایشان می برد. (برهان ). || دغاباز. (غیاث ) (فرهنگ رشیدی ) (شرفنامه ٔ منیری ). کنایه از حیله باز و مکار. (لغت محلی شوشتر). دغاباز و محیل است و آن را دوالک باز نیز گویند. (آنندراج ) (از برهان ) (انجمن آرا). رجوع به دوالک و دوال بازی شود.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات