بینالملل آتی دارای چه شکلی است؟
زمانی که «رونالد ریگان» چهلمین رئیسجمهور آمریکا در مارس ۱۹۸۳، ابتکار دفاع راهبردی یا «جنگ ستارگان» را اعلام کرد، کمتر کسی میتوانست تصور کند دنیای یک دهه بعد شکل و شمایل دیگری دارد و نه از بلوکبندیهای شرقی-غربی خبری هست و نه دیوار برلین.
اکنون اما بسیاری پیشبینی میکنند که بینالملل یک دهه بعد شرایط و شاید ساختاری متفاوت از وضعیت فعلی خواهد داشت.
ترسیم ساختار آینده جهان البته از مدتها پیش شروع شده است از جمله بسیاری سدهای را که از ۲۳ سال قبل شروع شده «قرن آسیایی» نامیده و میگویند قدرت در حوزههای مختلف آن از غرب به سمت شرق خواهد چرخید.
اواخر سال گذشته خورشیدی آخرین جملاتی که بین «شی جین پینگ» و «ولادیمیر پوتین» روسای جمهوری چین و روسیه رد و بدل شد مورد توجه میلیونها نفر قرار گرفت؛ شی جین پینگ در آخرین لحظات دیدار با پوتین و قبل از سوار شدن به خودرو به وی می گوید که تحولی که در ۱۰۰ سال گذشته رخ نداده در حال وقوع است و آن را ما با هم رقم میزنیم. و پوتین جواب می دهد: موافقم.
شاید برای بسیاری چنین جملاتی تنها نماد آرزویی سیاسی برای دلگرمی بخشیدن به رهبران شرقی باشد که به راحتی در دسترس نیست.
این در حالی است که خودِ غربیها هم از لزوم تغییر سخن میگویند از جمله «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه در سفر اخیرش به چین خواستار رهایی اروپا از وابستگی به دلار و واشنگتن شده است.
وجود تمایلات دلارگریزانه که از سوی روسیه و ایران و … تا «لولا داسیلوا» رئیسجمهوری برزیل عنوان و در گروههایی مانند «بریکس» به طور جدی دنبال میشود حتی نگرانی، «دونالد ترامپ» درباره تضعیف امپراتوری اسکناس آمریکایی را برانگیخته و رئیس جمهوری سابق ایالات متحده در تازهترین مصاحبه رسانهای خود در این باره هشدار داده است.
با وجود تلاش رقبای آمریکا برای تضعیف دلار، پایان سلطه دلار اغراقآمیز است. درطول دو دهه اخیر، گرچه سهم دلار در ذخایر ارزی از ۷۰ به ۶۰ درصد کاهش یافته اما تسلط این ارز در عرصه پرداختها تغییر قابل توجهی نکرده و همچنان در بیش از ۸۰ درصد تسویهها استفاده میشود. با این حال، هرچند دلار همچنان ارز غالب بینالمللی است اما باید دید در آینده، آیا تغییری بنیادی در وضعیت سلطه این ارز ایجاد خواهد شد؟
به گزارش ایران مامن، صرفنظر از جنبه اقتصادی و آینده امپراتوری دلار، گذار نظام بینالملل به سوی ساختار جدید امری است که مورد اتفاق همگان است. بااینحال اینکه چه نوع ساختاری جایگزین ساختار کنونی شود، محملی برای اختلافنظر میان بازیگران مختلف شده است.
همانطور که ایالات متحده در تلاش برای برقراری نظمی قطبی بهمانند نظم حاکم بر سالهای جنگ سرد است، در سوی دیگر میدان قدرتهای بزرگ از دیگر نقاط دنیا خواستار برقراری نظمی چندقطبی هستند. موضوعی که بهوضوح در مقاله اخیر «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان با عنوان «نقطه عطفی جهانی» مورد تائید قرار گرفته است.
شولتز در این مقاله عنوان میکند که نظم حاکم پس از پایان جنگ سرد در حال تغییرات ساختاری است که آلمان و اتحادیه اروپا برای حفظ استقلال خود باید سیاستهای ساختاری خود را تغییر دهند. بسیاری بر این باورند که هدف شولتز از طرح این ادعا ارائه راهکاری نوین برای جلوگیری از برگشت به دوران جنگ سرد و دوقطبی سازی نظام بینالملل است. چراکه در صورت گذار بهسوی نظم دوقطبی مشابه به آنچه در دوران جنگ سرد بر جهان حاکم بود استقلال اروپا و آلمان از وابستگی به یکی از قطبهای حاکم نا گریز خواهد بود.
برچسب ها :آمریکا ، اروپا ، انگلیس ، ایران ، ایران مامن ، بریکس ، بین الملل ، ترامپ ، جهان ، چین ، دلار ، دوقطبی ، دیپلماسی ، روسیه ، سیاست ، سیاست خارجی ، فرانسه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0