پایان منتظره آرمیتا
با گذشت بیش از یک ماه از حادثهای که برای «آرمیتا گراوند» رخ داد و تکذیبهای چندباره، سرانجام مرگ او به صورت رسمی اعلام شد.
صفحه مجازی خبرگزاری «جمهوری اسلامی» دیروز نوشت: آرمیتا گراوند دختر دانش آموز تهرانی که اوایل مهر امسال هنگام عزیمت به مدرسه در ایستگاه مترو میدان شهدا دچار افت فشار و بیهوشی شده بود، پس از به ثمر ننشستن معالجات گسترده پزشکی و بیست و هشت روز بستری در بخش مراقبهای ویژه درگذشت.
از زمان اعلام این خبر تا به خاک سپردن وی در روز بعد، تصاویر، اخبار و اظهارنظرهای بسیاری در این باره در شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ از حواشی خاکسپاری و ادعای فضای امنیتی پیرامون آن تا توئیتهای سلبریتیها و مخالفان جمهوری اسلامی.
با وجود انتشار نیافتن سندی که ادعای مخالفان مبنی بر برخورد با این دانشآموز در واگن مترو را تایید کند، این طیف به مقایسه مرگ آرمیتا با «مهسا امینی» پرداختهاند.
روزنامههای اصلاحطلب هم روز هفتم آبان مطالبی را منتشر ساختند از جمله روزنامه «اعتماد» که عنوان «پایان مراقبتهای ویژه از آرمیتا» را برای گزارش خود انتخاب کرد و در بخشی از آن آمده است: آنچه در این بین مشخص نیست، یک بام و دو هوایی است که در مواضع مسوولان مرتبط در خصوص موضوع آرمیتا در برخورد با رسانهها دیده میشود.
در مقابل، این موضوع طرح میشود که مقصود راه افتادن دوباره ناآرامی در خیابانها است. سایت «الف» در این باره نوشته است: هنوز چند ساعتی از اعلام رسمی فوت آرمیتا گراوند نگذشته که برخی آستینها را بالا زده و وارد گود شدهاند. از استاد علومسیاسی معتبرترین دانشگاه کشور – که قاعدتاً باید در فهم و تحلیل مسائل پیرامونی در دامان پوپولیسم نیفتد – تا افراد شاخص در شبکههای اجتماعی که تلاششان بر منطبقکردن موضوع فوت آرمیتا گراوند بر مسئله حجاب است. در حالی که واقعیتهای موجود هیچ دلالتی بر این موضوع ندارد و این افراد تنها غرضشان، سیاسیکردن مسئله و چهبسا آغاز آشوبهای خیابانی است.
علاوه بر اینها، محتوا، نگاهها و ادبیات متفاوتی نیز در این باره به چشم میخورد. دکتر «حسن سلامی» پژوهشگر در متنی که در اختیار ایران مامن قرار داد نوشته است:
آرمیتا: خدای من! درد و رازی هست که باید با تو در میان بگذارم ای مَحرم اسرار من. آن را با که در میان می توانم گذاشت؟ با خانواده و همراهانم؟ می ترسند. با حاکمان زمینی؟ سرد و گناهکارند. با آدمیان؟ درکش نمی کنند. فقط با تو جرأت می کنم در میانش بگذارم ، زیرا تو می دانی چگونه نگاهش داری. تنها تو می دانی حال و احوالم را.
خداوند: راز و حالَت را بگو دختر آدم، من فرمانروای توفان های احوال آدمیان ام.
آرمیتا: هشتم مهر ۱۴۰۲ بود ، با مترو به مدرسه می رفتم، …،….، …..، …..، …. با تو در میان گذاشتم درد و رازم را که زندگی من است و درون مایه ی زندگانی ام.
خداوند: رازت، دردت و منظورت را فهمیدم، درست فهمیدم، به معنای حقیقی… راز و دردی چنان عمیق، چنان با معنا، چنان عفیف که اگر فاش شود نیروهای مافوق طبیعت به تکاپو خواهند افتاد. من خودم خونخواه تو هستم.
مَن قُتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا (اسراء/ ۳۳)
- تصویر ابتدایی با عنوان طرح آرمیتا از خودش در شبکههای اجتماعی انتشار یافته است
برچسب ها :آرمیتا گراوند ، اعتراضات 1401 ، ایران مامن ، حسن سلامی ، شبکه های اجتماعی ، مطبوعات ، مهسا امینی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0