تاریخ انتشار : شنبه 4 اردیبهشت 1400 - 16:03
کد خبر : 7440

ایستادن در آستانه‌ی انتظار

ایستادن در آستانه‌ی انتظار

اسیران و زندانیان سیاسی و عقیدتی برای آزادی و در انتظار آزادی، ایستاده اند. شب ها و روزها هنگامی که آنان را به فضای باز عمومی می آورند به آسمان و ستاره ها و خورشید می نگرند؛ ستاره ها و خورشیدی که به رویشان لبخند می زنند؛ ستاره ها و خورشیدی که با درخشش خودشان

اسیران و زندانیان سیاسی و عقیدتی برای آزادی و در انتظار آزادی، ایستاده اند. شب ها و روزها هنگامی که آنان را به فضای باز عمومی می آورند به آسمان و ستاره ها و خورشید می نگرند؛ ستاره ها و خورشیدی که به رویشان لبخند می زنند؛ ستاره ها و خورشیدی که با درخشش خودشان راه اسیران را روشن می کنند و آنان از این بابت خدا را شکرگزارند.

اسیران و زندانیان سیاسی و عقیدتی، قُرص و محکم همان جا و همان موضع که بودند، باقی مانده اند. در دل شب سرد سرزمین، کسانی که می خواهند قُرص و محکم و در جایی که بودند باقی بمانند به نور ستاره ها و خورشید نیاز دارند تا دوباره سپیده بزند و سرما برود.

علت دردمندی آنان بی شک و شبهه، وطن و هموطنانشان بوده و هستند. خیلی از آن ها مدت بسیار قابل توجهی در اتاقی یا سلولی یا بندی یا خانه ای در حصر و حبس بوده و هستند و سال های خوب و مفید عمر با برکتشان را در آن جاها گذرانده و می گذرانند. در میان حصار آن چهار دیواری ها، تک تک تغییراتی را که فصل ها و سال های گوناگون در آنان ایجاد می کنند، می شناسیم و این مسئله چیزی نیست که بتوان ظرف یک یا ۲ سال نسبت به آن آگاه شد.

جسم اسیران و زندانیان همان شرایطی را دارد که بدون ملاحظه، با واژه ی پیر یا ناتوان توصیفش می کنند اما آنان به دلیل خوش طینتی و روح زنده و بزرگی که دارند، در مجموع آدم هایی نیستند که اهل عجز و حسرت خوردن باشند. اینان طعمه ی خوبی برای استبداد و اهل آن، نیستند. از رنج هایشان هیچ نخواهند گفت. اندیشه شان در تقلا و تکاپو است. در مسیری کاملا درست، اندیشه شان در جست و جوی مسایل و مشکلات مردم است. چه روزها که لحظه لحظه منتظر بوده اند تا شب آغاز شود و چه شب ها که دم به دم تضرع کرده اند تا سپیده بدمد و رنج مردم کم شود.

رنج ها و مشکلات بغرنج همیشه گریبانگیر آزادی خواهانی بوده و هست که اهل وجدان و شرف بوده اند و به هیچ وجه آرام و قرار نداشته اند. آنان سرتاسر زندگی شان در برابر استبداد و استعمار و استحمار مبارزه کرده اند. اکنون هم از لحن کلامشان و پیامشان و نوع رفتارشان معلوم است که از شرایط به وجود آمده برای جامعه و مردمشان ناراضی و ناراحت اند.

آنان حقیقت و واقعیت ها را صادقانه گفته اند و پنهان نکرده اند اما بازداشت و محاکمه شده اند و رنج حصر و زندان را به جان خریده اند. این فاجعه که برایشان پیش آمده هر چند دلشان را به شکل التیام ناپذیری شکسته است اما نعمتی را در لباس نقمتی می بینند. آنان از آدم هایی نبوده و نیستند که پیش از آن که فکر کنند دست به عمل و اعتراض بزنند.

جامعه هم البته از آنان جدا و بی صدا نبوده و نیست. قدردان و به یادشان است وهرگز فراموششان نکرده و برایشان از خداوند سلامتی و آزادی و سربلندی روزافزون خواسته است، هر چند در عمل، نتوانسته برای آزادی شان اقدامی بکند.

تاریکی درون برخی ها، نمی گذارد اسیران و زندانیان منتظر، به جامعه و به دنیای آزاد برگردند. هوس بی حد و حصر بعضی ها که می کوشند آنان را همچنان در حبس و حصر نگه دارند، پرتگاه و بی راه رفتن است. سیاست چیز نفرت انگیزی نبوده و نیست بلکه اندیشه و تدبیر اداره ی درست جامعه و حکومت است. باید کاری کرد که سیاست و مذهب به اصل خود و به جایگاه خاص خود بازگردند.

۴ اردیبهشت ۱۴۰۰

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات