ماجرای آرات و توهمات بیپایان والدین دیوانه
در واپسین روزهای هفته گذشته، رسانهها نقل قولی عجیب از مدیر تیمهای پایه باشگاه سرشناس اصفهانی درباره سلبریتی کمسن وسال «سپاهان» منتشر ساختند مبنی بر اینکه پدر «آرات حسینی» با نگاه بیزینسی به پسرش و فشار جسمی روی او، جانش را به خطر انداخته و این باشگاه به خواستههای وی تن نخواهد داد.
بعد از آن بود که بسیاری به اظهارنظر در این باره پرداختند از جمله پدر آرات که چندی پیش با واکنش «لیونل مسی» در فضای مجازی به این کودک توانست نامش را برسر زبانها بیاندازد و بعد از ادعای اینکه چندین باشگاه خارجی خواهان او هستند، نهایتا قراردادی را با سپاهان به انعقاد برساند.
به بهانه این رخداد، «کوثر شیخ نجدی» کارشناس مسائل آموزشی در متنی نوشته است: زن کنار دخترش نشسته بود و یک جزوهی سرشار از جملات هایلایت شده را مدام برگ میزد و سوال میپرسید. دقت کردم، سوالات شیمی و فیزیک و زیست درهم بودند و ابدا تناسبی با سن دخترک نداشتند. کودک بیهیچ مقاومتی همراهی میکرد. مانند همین صحنه، ماجرای پدر آرات یک مسالهی نادر نیست. فقط غلیظتر و شورتر و پر سر و صداتر شده است. اما والدین بسیاری، در درجات مختلف، سعی میکنند با ابزار قرار دادن فرزندشان و با ایجاد تصورات واهیِ «تو استعداد خاصی داری»؛ برای خودِ شکست خوردهشان، برای زیست بیمعنایشان، اهمیت و اعتبار دست و پا کنند.
«آلیس میلر» در کتاب «زندانیانِ کودکی» میگوید: کودکان چنین والدینی، ناخودآگاه نقشهای تحمیل شده از سوی والدین را میپذیرند. چراکه این نقش برای کودک عشق و محبت را تضمین میکند. آنها به مرور درک میکنند اگر زیر بار این نقشها نروند تا چه حد والدینِ خود را ناامید و سرخورده خواهند کرد. آنها با احساس گناهِ ناامید کردن والدین بزرگ خواهند شد. میلر تاکید میکند اغلب این کودکان هرگز نمیتوانند از زندان توقعات والدین خود خارج شوند و هویت مستقل خود را بیابند.
امثال پدر آرات، اغلب خودشان شخصیتهایی ناموفق و به شدت ناامن هستند که با تولد فرزند گویی کائنات به آنها فرصت داده یک بار دیگر خود را باز تولید کنند. آنها فرزندان خود را موجوداتی مستقل از خود نمیدانند. از کودکانشان سو استفاده میکنند تا خودپندارهی خویش را ارضاء کنند. آنها میخواهند فرزندانشان «اعجابانگیز»، «بیعیب و نقص» و «خاص» باشند و برای رسیدن به این هدف از دروغ و تقلب هم رویگردان نیستند. برای اینگونه افراد دیده شدن، برند بودن، در صدر اخبار بودن از هر چیزی مهمتر است. چه این اخبار پچپچهای خانوادگی باشد، چه جنجالهای جهانی. آنها به این طریق فکر میکنند بالاخره «چیزی»هستند.
ماجرای زندگی «اِرل دنیسون وودز» را که تبدیل به یک لافزن در سطح جهانی شد بخوانید. او فرزند یک پدر بددهن و مادری خل وضع بود و به دروغ خودش را اولین ورزشکار سیاهپوست کل آمریکا معرفی میکرد، دربارهی دشواریهای گذشتهاش اغراق میکرد، به موفقیتهایش شاخ و برگ میداد و بالاخره بچه دار شد. پسرش تایگر وودز هنوز راه نمیرفت که ارل او را در پارکینگ خانه به یک صندلی پیچ میکرد تا توپهای گلفی را که به سبد میانداخت تماشا کند! ارل بعدها گفت: هیچوقت با تایگر مثل بچهها حرف نزدم.
تایگر ۱۴ دوره قهرمان گلف شد، اما چیزی که او هرگز یاد نگرفت فروتنی و احترام به احساسات دیگران بود. هرگز یاد نگرفت برای خانواده ارزش قائل شود، گویی محور کل جهان است. بددهن بود و تحمل شکست نداشت، گویی بردن حق اوست. خودش اعتراف میکند به کسانی که میرنجانده اهمیتی نمیداده است(درباره رسوایی جنسیاش) و حد و مرزهای زندگی اجتماعی برایش بیمعنا بودهاند. (من سخت تلاش کردهام پس مستحقام از تمام وسوسههای دور و برم لذت ببرم!).
والدینی چنین بیمار فقط یک هدف دارند: فرزند من بهتر و باهوشتر از فرزند شماست. پس من برنده شدهام. آنها تحقیر کنندهی هر چیز معمولی هستند و نمیدانند فرزندانشان با احساس تنفر از «صرفا انسان بودن» بزرگ میشوند.
آرات میتوانست یک کودک ده سالهی معمولی باشد، شیطنت کند و گاهی با دوستانش فوتبال بازی کند و خوشحال از گُلی که توی کوچه به ثمر رسانده سر سفرهای که رژیمی نیست بنشیند و چند سال بعد به بلوغ برسد و فکر کند میخواهد چه کاری را ادامه بدهد. اما او حالا وارد بازی کثیفی شده که یک عمر از لحاظ جسمی و احساسی فلجش خواهد کرد. او در آینده(و شاید همین حالا) با احساس شرم و بیزاریِ کشندهای روبهرو خواهد شد. نمیدانم چرا در کشور ما هیچ سیستمی برای گرفتن حضانت کودکان بدسرپرست از والدین دیوانهشان وجود ندارد.
برچسب ها :آرات حسینی ، آموزش ، ایران مامن ، تایگر وودز ، جامعه ، دکتر کوثر شیخ نجدی ، سپاهان ، سلبریتی ، فوتبال ، کودک ، کودک آزاری ، مسی ، والدین
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0