مدارس ما و اشرافیگری
بیست و دو سال پیش یک اتوبوس قراضه مرا در روستای ابوحمیظه (استان خوزستان) پیاده کرد تا آنجا معلمی کنم. جاده منتهی به مدرسه آسفالت نشده بود و پر از چاله بود به نحوی که برای عبور باید تا زانو توی گل فرو میرفتی؛ دیگر از مدرسه نگویم. در این بیست و دو سال سه رئیس جمهور عوض شده، تعداد زیادی نماینده مجلس، استاندار، بخشدار و مدیر آموزش و پرورش آمدهاند و رفتهاند، جلسه گذاشتهاند، لابد بودجه درخواست کردهاند، حقالزحمه جلساتشان را گرفتهاند، به پستهای بالاتر رفتهاند اما ظاهرا نتوانستهاند چهار تا نیمکت برای مدارس این روستا جور کنند!
در بسیاری کشورهای پیشرفته، بخشهای اقتصادی و صنعتی خصوصی شدهاند تا رقابت سبب رشد و پیشرفت اقتصادی شود و مدام محصولات ارزانتر و با کیفیتتری به مردم ارائه شود. اما بخش آموزش معمولا زیر نظارت دولت باقی میماند تا از عدالت آموزشی، یکپارچگی تعلیمات اجتماعی، آموزش اصول شهروندی و رشد همهجانبهی کودکان اطمینان حاصل شود. در کشور ما همه چیز برعکس اتفاق افتاده. نمونهی بارزش صنعت خودروسازی است که از حمایت همهجانبه دولتها بهرهمند میشود، حتی اگر محصولات ضعیفش سالانه صدها کشته و زخمی تولید کند. و در کمال تعجب آموزش به شدت خصوصی شده تا لازم نباشد دولتها نگران پول آب و برق مدارس بشوند. دولت دیگر مدرسه نمیسازد و هرکس آموزش خوب میخواهد باید پولش را بدهد و برود مدرسه غیرانتفاعی. روستاییان و دهکهای پایین جامعه هم عملا از آموزش و توسعه جا میمانند.
تصویر منو غذایی یک مدرسه لاکچری که همزمان با بازگشایی مدارس خبرساز شد
وضعیت مدارس دولتی ایران خوب نیست. اما با اعتراض به منوی به اصطلاح لاکچری یک مدرسه غیرانتفاعی هم قرار نیست چیزی درست شود. دقیقا به چه چیزی اعتراض دارید؟ اگر شاگردان این مدرسه غیرانتفاعی که سالانه دهها میلیون تومان شهریه میپردازند، به جای شیشلیگ، جوجه کباب ساده بخورند مشکل شکاف طبقاتی حل میشود؟ مشکل سوء تعذیه کودکانی که سال تا سال رنگ گوشت و مرغ نمیبینند چطور؟ آیا میتوانید والدین دهکهای بالاتر را مجبور کنید برای کنکور نزد بهترین معلمها و آموزشگاههای خصوصی نروند؟ ماشین خوب سوار نشوند، برای تفریح به رستورانهای بالا شهر نروند تا دل کودکانی که بسیاریشان بخاطر سیاستهای غلط اقتصادی فقیرند نسوزد؟ چیزی که شما اسمش را اشرافیگری میگذارید، حقوق ابتدایی افراد جامعه است که خیلیها از آن محروم ماندهاند.
درست این است که همهی کودکان ایران بتوانند در مدارس مجهز، ایمن و سرشار از زندگی و نشاط درس بخوانند. دولت و وزیر محترم آموزش و پرورش باید نگران این باشند که آیا همهی کودکان از تغذیه خوب و متناسب شامل انواع گوشت، میوه، لبنیات و ریزمغذیها برخوردار میشوند یا نه. طبیعی است که همهی والدین بهترین تغذیه و آموزش را برای فرزندانشان بخواهند. اما آیا همهشان میتوانند از پس حداقلها بربیایند؟ اگر نمیتوانند و اگر یک منوی غذایی متنوع به نظرشان عجیب و غریب میآید، مقصر کیست؟ چه کسی باید پاسخگو باشد اگر سقف آرزوهای مردمی که روی نفت نشستهاند روز به روز کوتاهتر میشود؟ تقاضای یک زندگی نرمال داشتن اشرافیگری نیست، لطفا صورت مساله را پاک نکنید.
کوثر شیخ نجدی
برچسب ها :آموزش ، آموزش و پرورش ، اشرافی گری ، ایران ، ایران مامن ، توسعه ، جامعه ، خصوصی سازی ، دانش آموز ، سیاست ، کنکور ، کوثر شیخ نجدی ، مدرسه ، مدرسه لاکچری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0