تاریخ انتشار : جمعه 14 بهمن 1401 - 12:38
کد خبر : 17366

دکتر کوثر شیخ نجدی

چند کلاویه از ولنتاین تا طلاق

چند کلاویه از ولنتاین تا طلاق
مردان طی تاریخی بسیار طولانی در تمام جهان «مبنا»ی سیاست، قانون، تحقیق، اقتصاد و حتی هنر بوده‌اند. کلاویه‌های پیانو برای دستان یک مرد طراحی شده و از ۱۲ پیانیست مشهور فقط سه نفر زن بودند.

اگر منتظر وقوع ولنتاین و خرس و شکلات هستید این مقاله مختص خودتان است. شاید بدانید که در ده سال اخیر نرخ طلاق در ایران ۴۰ درصد افزایش یافته است. برخی آمارها نشان می‌دهند به ازای هر ۱۰ ازدواج ۶ طلاق رخ می‌دهد. تازه این‌ها آمار رسمی است.

 

هیچ‌کس آماری از طلاق‌های عاطفی، بسترهای سرد، یا زنانی که سال‌ها پیش از مرگ مُرده‌اند و فقط جنازه‌شان است که این سو و آن‌سو می‌رود، ندارد. نمی‌خواهم مرثیه بخوانم. می‌دانم حوصله‌اش را ندارید و گوش بزرگان مدت‌ها است شنوا نیست، اما آیا در جامعه‌ای که زنان از آزادی، احترام، برابری و حقوق انسانی خود محروم‌اند، مردان روی خوشبختی و آسایش را خواهند دید؟ مردانی که باید یک پایشان در دادگاه‌های خانواده، درگیر و دار مهریه و نفقه باشد و به جای طی مسیر رشد و بالندگی و تعالی فردی‌شان سُر داده می‌شوند به این سمت که قاتل و جانی شوند؟ در این جامعه مردان هم محکوم به بی‌اعتمادی، تنهایی‌ و ناکامی‌اند. رابطه‌ی نامساوی انسانی، در هر سطحی محکوم به شکست است.

 

فیلم «عرق سرد» روایتگر زندگی زنی است موفق، که کاپیتان تیم ملی فوتسال است و به دلیل «ممنوع الخروج» شدن از سوی شوهرش از فینال بازی‌های آسیایی جا‌می‌ماند؛ شوهری که مجری معروف تلویزیون است، به قاضی می‌گوید که «نه طلاق می دهم، نه اجازه خروج، دلیل هم نمی‌خواهد!» و قانون جوری دست خودش را بسته که ظاهرا کاری از هیچ‌کس برنمی‌آید. قانون مردسالارانه جسم زن را به بستر برمی‌گرداند تا روحش را بکشد. زنی که حتی درآمدش از تیم کفاف اجاره خانه‌ را نمی‌دهد و هنوز برده‌ی مردی توسعه نیافته‌ است، که پشت نقاب‌های خوش آب و رنگ پنهان شده است. قانون دست مرد را باز گذاشته تا هویت، بدن، شغل، خانه و شخصیت زن را به نفع خود مصادره کند. قانون، مرد را صاحب صلاحیت دانسته و گویی فرض را بر این گذاشته که او «ابرانسان» است. او دستخوش خطا، حسادت، جنون، ستمکاری، لجبازی، خشم و تمام خصائص طبیعی انسانی نمی‌شود. اما آیا چنین مردی می‌تواند طعم عشق واقعی را بچشد و به آرامش دست یابد؟ یا فقط بیماری است که از شکنجه و آزار زندانی‌اش_زنی که از او بیزار است- لذت می‌برد؟

 

 

در کتاب «زنان نامریی» نوشته «کرولاین کریادوپز» مساله اینگونه عنوان می‌شود که حتی جهان فیزیکی را جوری ساخته‌ایم که گویی «مرد»، «انسان مرجع» است. تلفن‌های هوشمند برای دست مردان مناسبند، دمای استاندارد ادارات بر مبنای متابولیسم بدن مردانه تنظیم می‌شود و حتی آزمایش‌های ایمنی خودرو، روی آدمک‌هایی به شکل مرد انجام می‌شوند که سبب می‌شود، زنان تا ۴۷ درصد در تصادفات رانندگی آسیب‌پذیرتر شوند. سرویس‌های بهداشتی زنان، دسترسی دشوارتر و فضای کمتری دارند(با وجود اینکه زنان به دلیل بارداری و نگه‌داری از نوزاد نیاز سریعتری به این‌گونه خدمات دارند و شرایط اضطراری فشار مضاعفی بر سلامتی آنها دارد.) حتی برای باستان‌شناسان سوئدی هم تا صد سال سخت بود قبول کنند اسکلت وایکینگ زره پوشی که کشف کرده‌اند، متعلق به یک زن است.

 

مردان طی تاریخی بسیار طولانی در تمام جهان «مبنا»ی سیاست، قانون، تحقیق، اقتصاد و حتی هنر بوده‌اند. کلاویه‌های پیانو برای دستان یک مرد طراحی شده و از ۱۲ پیانیست مشهور فقط سه نفر زن بودند. زنانی که شانس آورده و دستان بزرگتری داشتند. در واقع ۸۷ درصد زنان پیانیست از طراحی کلاویه‌های متناسب با بدنشان محرومند‌!

 

در تحقیقات پزشکی نیز داده‌های مربوط به بدن زنان سه برابر کمتر از مردان است. (باعث می‌شود دوز و نوع داروهای تجویز شده برای زنان خطای قابل توجه داشته باشد.). همچنین عدم توجه به کارهای بدون دستمزدی است که زنان در خانه انجام می‌دهند و فقط در آمریکا ارزشی معادل ۱۶ تریلیون دلار_ معادل ۲۰درصد تولید ناخالص ملی_ دارند. کارهایی که هیچ کجا به حساب نمی‌آیند و به همین دلیل مانعی برای رشد اقتصادی شناخته می‌شود.

 

در حالی که جهان در جهت رفع تبعیض‌های جنسیتی در حوزه‌هایی از این دست تقلا می‌کند و کتاب و مقاله می‌نویسد، ما ناچاریم هنوز درباره موضوعاتی نظیر آزادی پوشش، حق طلاق، حق حضانت فرزند، حق آزادی انتخاب شغل و محل زندگی و…در خیابان، زندان، یا خانه کشته یا کورشویم. البته حق داریم سکوت کنیم و زنده به گور شویم. در جامعه‌ای که زنان کمتر در سیاست و تصمیم‌گیری‌ها دخالت دارند و اگر هم مجالی باشد برای زنانی است که در نگرش‌های مردانه مستحیل شده‌اند و مردانه می‌اندیشند، شاید بد نباشد درکنار خرس و شکلات، گهگاه کتابی هدیه دهیم. حالا که قوانین اجتماعی به نفع هیچ‌کس نیست، شاید بتوانیم در حوزه‌‌های فردی عادلانه‌تر و انسانی‌تر تعامل کنیم و ادامه‌دهنده‌ی تبعیض نباشیم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات