تاریخ انتشار : چهارشنبه 15 فروردین 1403 - 18:29
کد خبر : 20411

جنگ نرم روسی و ریشه رویارویی مسکو با واشنگتن بعد از فروپاشی شوروی

جنگ نرم روسی و ریشه رویارویی مسکو با واشنگتن بعد از فروپاشی شوروی
حتی جانشین یلتسین «ولادیمیر پوتین» در سال‌های اولیه حکومتش، ضد غرب نبود و حتی از احتمال پیوستن روسیه به ناتو  صحبت کرد.

تعدادی واژه روسی امروز در زبان انگلیسی مصطلحند مانند واژه  (Dezinformatsiia) به معنی (اطلاعات نادرست) یکی از آنها است که در طول جنگ سرد به طور گسترده ای رواج یافت. این واژه به اطلاعات گمراه کننده یا ساختگی اشاره دارد که به طور خاص برای منحرف کردن جامعه و اجتماع هدف به کار می رود.

 

به باور کارشناسان غربی به جهت اینکه اطلاعات نادرست روسیه از مشکلات اجتماعی در کشورهای خارجی برای تضعیف اعتماد مردم و ایجاد تئوری های توطئه سوء استفاده می کند، کارایی بالایی دارد. آنها بر این نظرند که مقابله با رویکرد روسیه سخت اما شدنی است. در این گزارش محورهای اصلی دیدگاه مقامات غربی درباره چرایی و چگونگی اثربخشی سیاست رسانه ای مسکو علیه غرب که عمدتاً در قالب فعالیت راشاتودی پیاده شده مورد بررسی قرار گرفته است.

 

در جنگ ایدئولوژیک سرمایه داری و سوسیالیسم در قرن بیستم، برای دولت شوروی بسیار مهم بود دشمن را گیج کند، آبروی سیاستمداران غربی را نشانه بگیرد و بی اعتمادی را به سیستم سیاسی آنها تزریق دارد. بنابراین، اطلاعات نادرست یکی از تاکتیک های کلیدی سازمان جاسوسی کا.گ.ب و آژانس های مشابه بود.

 

 

بر اساس ادعای منابع غربی یکی از بزرگ ترین موفقیت‌های اطلاعات نادرست شوروی در خارج از کشور، انتشار این شایعه بود که ویروس عامل بیماری ایدز، در آزمایشگاه زیستی ایالات متحده ایجاد شد تا در میان اقلیت‌های قومی پخش شود. تعداد بسیار کمی از عملیات های کا.گ.ب چنین نتایج طولانی مدتی داشته است چرا که باور به نشت آزمایشگاهی این ویروس توسط سازمان اف.بی.آی آمریکا هنوز هم بسیاری از جوامع آسیب پذیر در سراسر جهان را آزار می دهد.

 

همزمان با جنگ روسیه در اوکراین، شباهت های واضحی بین شیوه های اطلاعات نادرست شوروی و روسیه فعلی بروز کرد. اگرچه جهان از دهه ۱۹۸۰ (آخرین دهه جنگ سرد) به شدت تغییر کرده، اما یک اصل از میراث کا.گ.ب در کمپین‌های اطلاعات نادرست روسیه محفوظ ماند. این اصل به طور خلاصه ایجاد شک و تردید در اذهان مردم، همزمان رقیق کردن حقایق با اطلاعات گمراه‌کننده و بی‌شمار است.

 

نمونه به کارگیری این اصل در انتخابات ریاست‌ جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۱۶ در طول همه‌گیری کووید-۱۹ و امروز در تمام پلتفرم‌های رسانه‌ای که جنگ در اوکراین را پوشش می‌دهند، مشاهده می شود. برای همین سئوال این است که چرا دستگاه سیاسی روسیه ناگهان تصمیم گرفت به این روش  بازگردد؟ برای درک پاسخ، باید نگاهی گذرا به دوره پس از شوروی بیندازیم و ریشه‌های ایدئولوژیک شیوه‌های اطلاعات نادرست کرملین پس از شوروی را بررسی کنیم.

 

به گزارش ایران مامن، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، رهبران سیاسی روسیه همواره مشغول اصلاح داخلی و حفظ موجودیت خود بعد از یک رشته دمکراسی‎خواهی چالشی بودند.

 

«بوریس یلتسین» (نخستین رئیس جمهور روسیه) که «میخائیل گورباچف» را برکنار کرد و بر فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نظارت داشت، اساساً یک سیاستمدار طرفدار غرب بود. او ایرادات رژیم شوروی را درک می‌کرد و باور داشت مردم به دلیل سالها فشار، باوری به آرمان های انقلاب سوسیالیستی ۱۹۱۷ ندارند. از سوی دیگر او معتقد بود هیچ چیز مقدسی در گذشته شوروی وجود ندارد که بتواند به جامعه دموکراتیک جدید منتقل شود.

 

 

در آن مقطع ایالات متحده، سرسخت ترین دشمن اتحاد جماهیر شوروی به یک شریک نزدیک تبدیل شده بود و میلیون ها روس از این تغییرات و همچنین دستور کار جدید دولت طرفدار غرب استقبال می کردند. حتی جانشین یلتسین «ولادیمیر پوتین» در سال‌های اولیه حکومتش، ضد غرب نبود و حتی از احتمال پیوستن روسیه به ناتو  صحبت کرد.

 

آنچه اکنون به عنوان مقابله با غرب با اتکاء به استراتژی شوروی بروز کرده از اواسط ۲۰۰۰ آغاز شد. این تغییر به نوعی واکنشی به نفوذ ایالات متحده در کشورهای اقماری شوروی بود. برای نمونه در دولت اول جورج بوش (۲۰۰۱-۲۰۰۵) آمریکا به ترویج دموکراسی آمریکایی در سراسر جهان، از جمله در کشورهای شوروی سابق روی آورد و آن طور که برخی از گزارش های اطلاعاتی گفته اند، این برنامه تأثیر عمیقی بر نگاه پوتین گذاشت.

 

برنامه آمریکا یک تهدید وجودی برای حکومت پوتین بود. او این نگرانی را در سخنرانی معروف خود در کنفرانس امنیتی سال ۲۰۰۷ مونیخ به طور علنی بیان کرد و گفت: «جهان تک قطبی به رهبری ایالات  متحده در حال تبدیل کره زمین به دیکتاتوری یک کشور است. روسیه باید در مقابل آن بایستد و خطر به چالش کشیدن هژمونی جهانی آمریکا را بپذیرد.»

 

مرتبط:

تبیین دلایل تهاجم نظامی روسیه به اوکراین از منظر رئالیسم تدافعی

بین‌الملل آتی دارای چه شکلی است؟

چهار گزینه غیرهسته‌ای پوتین در جنگ اوکراین

«آنتیموان» و دست آمریکا زیر سنگ شرقی‌ها

 

درست یک سال بعد، کرملین با این قدرت هژمون ادعایی رویارو شد. آنها اوت ۲۰۰۸ به مدت پنج روز بخش هایی از گرجستان را مورد تهاجم قرار داده و با این کار ارواح قدیمی ارتش شوروی را زنده کردند. با این حمله تمام شک و تردیدها در خصوص آغاز مجدد جنگ سرد کنار رفت. ضمن اینکه کرملین متوجه شد جنگ با تصویر روسیه در غرب بی معنی است.

 

در عوض، کرملین برای مقابله با روایت‌های هژمونیک ایالات متحده، به ارائه سیستماتیک روایت‌های جایگزین و صداهای مخالف پرداخت. ابزار دیپلماسی عمومی روسیه کانال تلویزیونی بین‌المللی «روسیه امروز» بود که در سال ۲۰۰۹ به راشا تودی (RT) تغییر نام داد. اقدامی که احتمالاً برای پنهان کردن پیوندهای آشکار خود با دولت روسیه بود. پس از یک کمپین تهاجمی برای گسترش در کشورهای انگلیسی، اسپانیایی، آلمانی و فرانسوی زبان در طول دهه ۲۰۱۰، این کانال به قابل مشاهده ترین منبع کمپین های اطلاعات نادرست روسیه در خارج از کشور تبدیل شد. تجزیه و تحلیل پخش های آن نشان دهنده اتخاذ رویکردهای گا.گ.ب و همچنین استفاده از ابزارهای جدید ارائه شده توسط محیط آنلاین جهانی است.

 

برای شروع، شبکه راشا تودی کار خود را با حادثه یازده سپتامبر و طرح برخی تئوری های توطئه آغاز کرد. رویکرد کلی نیز طرح سئوالات کلی بدون پرداخت به جواب و جمع بندی بود تا به ایجاد شک و شبهه سراسری دامن زند. سوالاتی از قبیل «چه کسی در پشت حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر بود؟»، «دولت بوش چگونه از درد و رنج مردم عادی آمریکایی سود برد؟» و «آیا اطلاعات آمریکا از حملات تروریستی اطلاع داشت و اگر می دانست چرا برای جلوگیری از آن کاری انجام نشده است؟» توجه شود در آن مقطع تئوری‌های توطئه ابزار مناسبی برای توجه به گسترش نابرابر قدرت در کشورهای غربی، به ویژه پس از بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ بود. این نظریه‌ها به ابزاری قدرتمند برای هدف قرار دادن جوامع محلی، ملی و بین‌المللی و گسترش هرج‌ و مرج و تردید تبدیل می‌شوند. مقامات غربی بر این نظرند که فضای سمی ایجاد شده توسط محتوای تولید شده توسط کاربران جعلی و بحران ایجاد شده در غرب به هدیه ای واقعی برای تبلیغات کرملین تبدیل شد. این محیط شرایطی کلیدی برای انتشار دروغ های طرفدار کرملین شد.

 

 

گزارش‌های راشا تودی ادعاهای مرتبط با ارتکاب جنایات بازیگران مرتبط با کرملین(مانند مسمومیت سرگئی اسکریپال) را به سخره گرفتند، ناسازگاری‌های احتمالی در داستان را برجسته کرده، و حرفه‌ای بودن متهم (در پرونده بین المللی اسکریپال) را زیر سوال بردند. همه این گزارش‌ها و ادعاها که ۲۴ ساعته در همه کانال‌ها و جوامع آنلاین شبکه راشاتودی پخش می‌شدند، به دنیای پیچیده مملو از ابهامات در مورد بدعهدی‌های واقعی و ادعایی نخبگان غربی افزود.

 

با این حال، آنچه به گسترش اطلاعات نادرست روسیه کمک کرده، قطب بندی اجتماعی است. پس از سال ۲۰۰۸ زمانی که کرملین تسخیر اطلاعات نادرست جهانی خود را دوباره آغاز کرد، به مشکل بزرگتری تبدیل شد. در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده (و علاوه بر حملات هکرها)، مزارع ترول روسی از موضوعات تفرقه‌انگیز مانند کنترل اسلحه و درگیری نژادی برای قطبی کردن رأی‌دهندگان و ایجاد اطلاعات نادرست استفاده کردند. محققان رویکردهای مشابهی را در طول جنگ اوکراین مشاهده کرده اند. مزارع ترول روسی آشکارا از رُبات‌ها برای هدف قرار دادن جمعیت کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) استفاده کردند تا پیام‌های کرملین در مورد جنگ در اوکراین را تکثیر کنند. این رُبات ها برای اجتناب از ارتباط با کرملین دست به هر کاری می زنند. آن‌ها به زبان‌های محلی پست می‌کنند، از برنامه‌های سیاسی محلی بهره می‌برند، و پیام های ضد ایالات متحده یا ضد بریتانیا را منتشر می‌کنند که توسط بسیاری از کشورهای بریکس به اشتراک گذاشته می‌شود. هر چند وقت یک ‌بار، آنها پیام‌های مطلوب و مورد نظر کرملین در رابطه با جنگ را پست می کنند.

 

عملیات راشا تودی در اکثر کشورهای اروپایی و در ایالات متحده در فوریه و مارس ۲۰۲۲ تعطیل شد. این پلتفرم زدایی ممکن است نتایج مثبتی داشته باشد. قوانین سختگیرانه تر می تواند ابزاری برای جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست باشد. در عین حال، آموزش کاربران آنلاین در مورد اصول سواد آنلاین می‌تواند به جلوگیری از سفر اطلاعات نادرست به فراتر از تلفن کاربر کمک کند. در نهایت، اگر جامعه از نابرابری ها رنج می برد، اطلاعات نادرست اجتناب ناپذیر است. بی اعتمادی محرک ابدی جنبش های ضد دموکراتیک خواهد بود. برای جلوگیری از این امر، نخبگان سیاسی نباید ارزش‌های اصلی دموکراسی را برای منافع کوتاه‌مدت سیاسی یا مالی معامله کنند. تبلیغات زمانی کار می کند که واقعیتی وجود داشته باشد که بتوان آن را به گونه ای که برای مبلغ مطلوب است، تغییر داد. بنابراین، قطبی شدن سیاسی و نابرابری اجتماعی فزاینده، بستر فوق‌العاده مناسبی را برای اطلاعات نادرست روسیه ایجاد می‌کند. حل این مشکلات باید هدف اصلی نظام غربی باشد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات